سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد که دو کفش وعصای آهنین برگیر و آنگاه در زمین سیاحت کن و آثار و عبرتها را بجوی تا آن جا که کفشها پاره و عصا شکسته شود . [ابن دینار]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

نمونه کاربرگ پذیرش طرح های پیشنهادی و مطالعاتی

کارشناسی محترم انجمن اولیا و مربیان منطقه

با سلام و احترام                                                     

 

امین اله بخشی مشکول

 

15/02/1393

با توجه به علاقه مندی اینجانب به شرکت در بخش طرح های پیشنهادی و مطالعاتی جشنواره تجارب و نو آوری های انجمن های اولیا و مربیان ،به پیوست متن کامل طرح پیشنهادی/مطالعاتی اینجانب جهت شرکت در مرحله داوری تقدیم می شود.

 نام و نام خانوادگی ارائه کننده طرح پیش نهادی:

   تاریخ و امضاء:

مشخصات ارائه دهنده طرح:

نام و نام خانوادگی:امین اله بخشی مشکول

شغل:بازنشسته

سن:49

میزان تحصیلات:لیسانس

تلفن تماس:09149880370

پست الکترونیکی:

aminbakhshi52@yahoo.com

نشانی محل کار:

 

1-               عنوان طرح:        «ایجاد اتاق فکر برای هر موضوع درسی»

2-                تعریف و تبیین موضوع یا مسأله:

تز و یا ایده «ایجاد اتاق فکر برای هر موضوع درسی » آبشخور قرآنی دارد.وجود آیاتی چون :«وشاور هم فی الامر» و «أمرهم شوری بینهم» گواه صدقی بر این گفتار است.در گفتاری از ابو سعید ابوالخیر آمده است :«و خردمند آن است که چون کارش پدید آید[ یعنی به مسأله ای و مشکلی برخورد ] همه رأی ها را جمع کند و به بصیرت در آن نگرد ،تا آن چه صواب است ، از او بیرون کند و دیگر را یله کند ،همچنان که کسی را دیناری گم شود اندر میان خاک ؛ اگر زیرک باشد ،همه جاخاک را که در آن حوالی بود ،جمع کند و به غربالی فرو گذارد تا دینار پدید آید.» در امور علمی و فرهنگی ، حتّی شخصی و خانوادگی بارها به معضلی برخورده ایم و با مسأله ای مواجه شده ایم که به تنهایی توان حلّ آن را نداشته ایم امّا چون آن را با دیگران مطرح کرده ایم به نیروی تعامل اندیشه ها به حل آن نایل آمده ایم.

گرچه «کمال مردان بزرگ و انسان های سترگ که گاهی از آنان با نام قهرمان و یا اسطوره یاد می شود در اغلب مواقع ،حلّ مسائل معظل نبوده ،بلکه امتیاز و برتری ایشان در احساس درد مشترک (با توجه به مجهول) وتشخیص آن یعنی طرح مسأله می باشد.

همه کس سقوط اشیاء را به کرّات دیده ،توجه نمی کند.ولی افتادن سیب از درخت برای نیوتن امر مجهول جالبی می شود.از خود می پرسد چرا سیب از درخت جدا شده و به سمت زمین حرکت می کند. نه بالا می رود و نه بهطرف مایل می شود.و وقتی مسأله را به این شکل طرح کرد ،جواب فوری بود و منتهی به قبول جاذبه از ناحی? زمین می شود. تاریخ که بزرگترین آموزگار است ،هر نسلی را برای حل مسأله هایی خاص می گمارد. زمانی تمام همّ و غم و آرزوی شاعران رسیدن به ماه بود. صورت معشوق خود را به ماه مانند می کردند. که دست نیافتنی بود و از چشم ها چون پری پنهان بود. امّا ناصر خسرو هم گفته بود:

       درخت تو گر بار دانش بگیرد       به زیر آوری چرخ نیلوفری را

اکنون سالیان درازی است که ماه آغوش خود را به روی زمینیان گشوده است.و انسان این موجود ناشناخته به تعبیر آللسپس کارل و به تعبیر پاسکال این موجودی که از نی شکننده است و برای نابودی او یک قطره نجار کافی است با وجود اینکه کرات دیگری غیر از ما را تسخیر کرده است امّا هنوز هم در عصر طفولیّت خود به سر می برد. و هر روز دامن? مجهولات او بیشتر و بیشتر می شود. «از این رو مردم ،مخصوصاً حقیقت پژوهان از تعّهد وظایفی شامخ ناگزیرند.در عصر حاضر علم مسئولیتی سترگ دارد.زیرا مسأله هایی سترگ انسان را به مبارزه طلبیده اند.بی نوایی و نادانی و بیداد ،تکاثر طلبی و تنازع بقا ،گسترش جنگ ، مسابق? تسلیحاتی ، جنگ ستارگان و جنگ نرم و ... زندگی برای آدمی را دشوار گردانیده است . انسان ها چنان که باید بر توانایی خود واقف نیستند و از نیروی فکر و اندیش? خود چنانکه باید بهره نمی برند. پس چه باید کرد؟ باید از خواب غفلت بیدار شد .«وقتی که انسان از خواب غفلت بیدار شود و بداند که او نیز در قدرت الهی سهمی دارد ،فوراً با کائنات مربوط می شود و شور و نشاط زندگی کائنات را در نفس خود احساس می کند.» به قول دیل کارنگی :«اگر جوانان به نیروی ایمان واقف باشند و بدانند که نیروی فکری چه معجزاتی دارد،مسلماً به بالاترین مقامات می رسند.»

ادنیگتون فیزیکدان و ستاره شناسی انگلیسی ، می نویسد:« هرجا که علم بیشتر به جلو رفته است ،ذهن توانسته است در آنجا چیزی را که خود در طبیعت نهاده بود به دست آورد.در مرزهای مجهول ،آثار عجیبی کشف کردیم برای اینکه منشأ این آثار را بشناسیم به تدوین نظریات جامع و بدیع پرداختیم و سرانجام توانستیم موجودی را که چنین آثاری از خود به جای گذاشته است شناسایی کنیم. دیدیم آن موجود خود ما هستیم.»

سید الموحدین ،امام علی (ع) در شعری که به ایشان منسوب است می فرماید:

       أتزعم أنّک جرمٌ صغیرٌ      و فیک انطوی العالم الاکبر

خطاب به انسان است :آیا می پنداری که جسم کوچکی بیش نیستی ،حال آنکه جهانی در تو پیچیده شده است.

[امام] جعفر صادق[(ع)] گفت: دنیا منحصر به یکی و دو تا نیست و دنیاهای متعدد وجود دارد این گفته امروز به طوری غیر قابل تردید به ثبوت می رسد. هزارها دنیا ، چون دنیای خورشیدی ما از بین می رود ولی «کو آزر» باقی می ماند.

این دنیاهای متعدد بر طبق نظریّه جعفر صادق به دو دسته تقسیم می شود:دسته ای از آنها عالم اکبر است و دسته ای دیگر عالم اصغر .از شماره عوالم اکبر و اصغر از وی سؤال کردند و جواب داد که جز خداوند هیچ کس از شماره عوالم اکبر و اصغر اطلاع ندارد و با هیچ عددی نمی توان شمار? عوالم را تعیین کرد.

علم امروزی این گفت? جعفر صادق را تصدیق می نماید و هر قدر نجوم پیشرفت می کند منجمین می فهمند شمار? کهکشان ها و خورشیدهائی که در جهان هست بیش از آن می باشد که تصوّر می کردند و حتّی شمار? خورشیدهای جهان از عددی که ارشمیدس معروف در سه قرن قبل از میلاد برای ذّرات دنیا ذکر کرده بود بیشتر است.

ارشمیدس می گفت شماره ذّراتی که در جهان هست عدد 10 به توان 63 می باشد یعنی اگر عدد 10 را شصت و سه بار در خود ضرب کنیم شماره ذّراتی که در جهان هست به دست می آید.

در نظر ارشمیدس ذّره عبارت بود:از کوچکترین جزء از مادّه که دیگر نتوان آن  را به دو قسمت کرد و به همین جهت آن را «جزء لایتجزی» می خواند.[در ادبیات کلاسیک ما شاعران نابغه ای چون حافظ از آن به «جوهر فرد» تعبیر می کردند.حافظ گفته است:

بعد از اینم نبود شایبه در جوهر فرد    

که دهان تو در این نکته خوش استدلالی است

سخن از ادنیگتون بود. ادنیگتون دانشمند فیزیکی انگلیسی که در سال 1944 میلادی زندگی را به درود گفت در آغاز این قرن و در هنگام جوانی گفته بود:«مجموع اتم هائی که در هستی وجود دارد عدد 10 به توان هشتاد می باشد یعنی اگر عدد 10 را هشتاد بار در نفس خود ضرب کنند شمار? اتم هائی که در جهان هست به دست کمی آید.

روزی که ادنیگتون شمار? اتم های هستی را با این فرمول ریاضی حساب کرد،منجمیّن عقیده داشتند که شمار? کهکشان ها به طور تقریب یک میلیون عدد است.

در آن موقع هنوز دوربین نجومی رصد خانه کوه (پالومر) در آمریکا که جهان را تا دو هزار میلیون سال نوری به چشم منجمین رسانید وجود نداشت و رادیو تلسکوپ اختراع نشده بود. اگر امروز ادینگتون زنده بود.و به وسیل? رادیو تلسکوپ ،موفق به دیدن «کو آذر» ها می شد در فرمولی که جهت شمردن اتم های جهان داده بود تجدید نظر می کرد چون دنیای ادنیگتون یعنی دنیائی که در 1900 میلادی به چشم منجمین و علمای فیزیک می رسید نسبت به دنیای امروز آن قدر کوچک است که بدون اینکه در ورط? اغراق بیفتیم می توانیم بگوئیم مانند یک فنجان آب است نسبت به آب اقیانوس

چندی پیش مطلبی از موریس پرنو صاحب کتاب «در آسیای مسلمان اضطرابهای شرق»که هر فصل ان را به یکی از ممالک شرق



طبیعت از دیدگاه علم فیزیک عصر ما ، تألیف و رمز هیزبنرگ ، ص 157؛به نقل از:روانشناسی ضمیر ناخودآگاه،نوشته کارل گوستاویونگ ،ترجم? محمد علی امیری ،تهران :انتشارات علمی و فرهنگی،1377 ،چاپ دوم،ص (6-65)

مغز متفکر جهان شیعه ، امام جعفر صادق (ع) (1386)، ترجمه ذبیح اله منصوری ،مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ /با همکاری انتشارات بدرقه جاویدان ،چاپ چهارم (ناشر) ،صص 3- 301

Maurice pernot


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 94/12/1:: 11:46 عصر     |     () نظر